آنچه در ادامه میآید مقدمه کتاب دو رساله در عروض فارسی از قرن ششم: رساله در عروض تألیف سیفی نیشابوری، منهاج العروض تألیف انوری است که اخیراً از سوی میراث مکتوب منتشر شده است.
جز جمالالدین خطیب ری که بر خواند از نبی
مسلمات مؤمنات قانتات تایبات
تا کند تقطیع این یک وزن وزّان سخن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
جیش تو بادا به بلخ و جشن تو بادا به مرو
بارگاهت در نشابور و مقام اندر هرات1
ابیات پایانی قصیده انوری در مدح ضیاءالدین مودود بن احمد عصمی از امرا و صدور دولت سنجر سلجوقی (انوری، ۱۳۷۲: ۱/ ۳۸).
اطلاعات برجای مانده از شیوه عروضنویسی فارسی پیش از حمله مغول محدود است. اگرچه این حمله خانمانسوز به نابودی بسیاری از کتابها و نوشتههای دانشمندان ایرانی انجامید؛ اما ازبینرفتن قسمت عمده کتابهای عروض آن دوره، بیشتر به دلیل منسوخشدن شیوه عروضنویسی آن دوران بود. تأثیر دو کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم و معیار الاشعار سبب شد که رسالههای نوشتهشده به آن سبک به دست فراموشی سپرده شوند. این تأثیر قاطع هم به خاطر جامعیت این دو اثر بود و هم به دلیل نحوه طرح مباحث عروضی در آنها.
به همین دلیل است که از کتابهای عروضیان متقدم فارسی مانند کتاب عروض یوسف عروضی (قرن ۴)، کتاب عروض ابوالعلاء شوشتری (قرن ۴)، خجسته نامه و غایة العروضیین ابوالحسن علی بهرامی سرخسی (قرن ۵) (صدیقی، ۱۳۴۵: ۱۲۳-۱۲۵)، کتاب عروض بزرجمهر قسیمی قائنی (رازی، بیتا: ۱۸۱)؛ کنز البلاغة در عروض فخرالدین اسعد گرگانی (قرن ۵) سراینده مثنوی ویس و رامین (ابن معین ابرقوهی، گ ۵۳۷پ؛ فخری اصفهانی، ۱۳۸۹: ۱۴۷)؛ رساله عروض حسن بن علی قطّان مروزی (۴۶۵-۵۴۸ق) (رازی، بیتا: ۱۱۵)2
در منابع شرح حال قطّان مروزی به زبان این رساله اشاره نشده است (برای گزارش آنها رک: صفری آق قلعه، ۱۳۹۰: ۱۵، ۲۱، ۲۲، ۲۶-۲۷). ولی چون شمس قیس رازی شجره اوزان رباعی را از او نقل کرده، احتمال فارسیبودن کتاب بیشتر است. ذبیحالله صفا نیز به استناد سخن صاحب المعجم زبان کتاب قطّان را فارسی دانسته است (صفا، ۱۳۶۹: ۲/ ۹۶۶).
سعد الهی هروی ضمن ذکر اوزان رباعی مطلبی را از رشیدالدین وطواط نقل کرده است که نشان میدهد او تألیفی در عروض داشته است. اهمیت دیگر این نقل قول در آن است که متضمن مطالبی درباره ابداعات بهرامی سرخسی در عروض است:
افضل شعرای عصر خود رشیدالدین وطواط آورده است که از علتها آنچه درین بیست و چهار وزن افتد مفرده شش است: سه از مستخرجات خلیل بن احمد و سه از مستخرجات بهرامی؛ و علل مرکبه پنج است: یکی از مستخرجات خلیل بن احمد و دو از مستخرجات بهرامی و دو مرکب از علت خلیلی و علت بهرامی؛ اما سه علت مفرده که از مستخرجات خلیل است خرم است و قبض و کف. و آن سه علت مفرده که از مستخرجات بهرامی است تخنیق است و جبّ و زلل. و آن یک علت مرکب که از مستخرجات خلیل است و دو علل مرکبه که از آنِ بهرامی است زلل مع التخنیق و جبّ مع التخنیق. و دو علت که از علت خلیلی و علت بهرامی: قبض مع التخنیق و کف مع التخنیق و او اوزان بیست چهار گانه را در شش طبقه آورده است. هر طبقه چهار وزن: سه طبقه از اخرب و سه از اخرم و بنده بر هر وزنی مصرعی از رباعیات نوشته هم بر آن (الهی هروی، ۲۵پ – ۲۶ر).
درباره رساله کوتاه منظومی که در عروض فارسی و عربی به وطواط نسبت داده شده است رک: بعد از این.
افضل شعرای عصر خود رشیدالدین وطواط آورده است که از علتها آنچه درین بیست و چهار وزن افتد مفرده شش است: سه از مستخرجات خلیل بن احمد و سه از مستخرجات بهرامی؛ و علل مرکبه پنج است: یکی از مستخرجات خلیل بن احمد و دو از مستخرجات بهرامی و دو مرکب از علت خلیلی و علت بهرامی؛ اما سه علت مفرده که از مستخرجات خلیل است خرم است و قبض و کف. و آن سه علت مفرده که از مستخرجات بهرامی است تخنیق است و جبّ و زلل. و آن یک علت مرکب که از مستخرجات خلیل است و دو علل مرکبه که از آنِ بهرامی است زلل مع التخنیق و جبّ مع التخنیق. و دو علت که از علت خلیلی و علت بهرامی: قبض مع التخنیق و کف مع التخنیق و او اوزان بیست چهار گانه را در شش طبقه آورده است. هر طبقه چهار وزن: سه طبقه از اخرب و سه از اخرم و بنده بر هر وزنی مصرعی از رباعیات نوشته هم بر آن (الهی هروی، ۲۵پ – ۲۶ر).
درباره رساله کوتاه منظومی که در عروض فارسی و عربی به وطواط نسبت داده شده است رک: بعد از این.
با این تفاصیل رسالههای باقیمانده از دوره پیش از مغول از لحاظ بررسی تاریخ عروض فارسی بسیار اهمیت دارند و کشف هر یک از آنها باعث روشنترشدن مسیر تکامل این علم میشود. دو نمونه مهم و تازهیاب از شیوه عروضنویسی فارسی در آن زمان رساله در عروض تألیف سیفی نیشابوری و منهاج العروض تألیف انوری ابیوردی است.
رساله در عروض تألیف مسعود بن احمد سیفی نیشابوری (قرن ۶) بر اساس کتاب عروض یوسف عروضی (قرن ۴) برای آموزش مبتدیان نوشته شده است. دوایر و بحور و تقسیمبندی کتاب متعلق به یوسف عروضی است، اما دستکم شماری از شواهد شعری را خود سیفی به رساله افزوده است. او همچنین شجره اخرب و اخرم ساخته قطّان مروزی را در پایان رساله خود نقل کرده است.
منهاج العروض تألیف انوری شاعر معروف سده ششم هجری است. اساس این کتاب بر پایه رساله قبلی بنیاد نهاده شده است و این شباهت نه تنها در ساختار بلکه در عبارات و شواهد کاملاً مشخص است. از سوی دیگر منهاج العروض بهنوبه خود پایه چند کتاب عروضی دیگر مانند الکافیة نجاتی نیشابوری و رسالهای در عروض و بلاغت از مؤلفی ناشناخته از پایان سده هفتم هجری است.
این دو رساله از چند جهت در تاریخ عروض فارسی حائز اهمیت هستند:
۱. پیش از این المعجم فی معاییر اشعار العجم تألیف شمس قیس رازی در حدود ۶۳۰ق در شیراز و معیار الاشعار خواجه نصیرالدین طوسی (د. ۶۷۲ق)، تألیف در ۶۴۹ق، کهنترین کتابهای نوشتهشده در عروض فارسی به شمار میرفتند. اما با توجه به تألیف این دو رساله در سده ششم، اکنون این رسالهها کهنترین رسائل مستقل در فن عروض فارسی هستند که میشناسیم.
البته دو متن دیگر درباره عروض فارسی از قرن ششم در دست است که هر کدام از جنبهای با این دو رساله تفاوت دارند. یکی از آنها منظوم است و دیگری به زبان عربی نوشته شده است.
نخست رساله کوتاهی به نظم فارسی در ذکر اوزان فارسی و عربی در ۵۹ بیت که درباره سراینده آن اختلاف است. این رساله به رشیدالدین وطواط (د. ۵۷۳ق) و ادیب صابر ترمذی (بعد از ۵۵۵ق) نسبت داده شده است؛ اما به احتمال زیاد سروده تاجالدین علی بن صابر ترمذی (قرن ۶) باشد.4
این رساله سه بار با تصحیح عباس اقبال («یک رساله در عروض»، یادگار، س ۱، ش ۱۰، خرداد ۱۳۲۴، ص ۶۷-۷۱) و مجتبی مینوی («رسالهای در باب اوزان شعر عربی و فارسی»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، س ۹، ش ۳، فروردین ۱۳۴۱، ص ۲۳-۳۴ و توضیحات پرویز ناتل خانلری درباره تصحیح مینوی «یادداشتی درباره رساله عروض منسوب به ادیب صابر یا رشید وطواط»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، س ۱۰، ش ۱، مهر ۱۳۴۱، ص ۱۲-۱۴) و بهروز ایمانی («عروض منظوم تاجالدین علی بن صابر ترمذی (سده ۶ق)»، میراث شهاب، بهار و تابستان ۱۳۹۰، ش ۶۳-۶۴، ص ۲۷۰-۲۹۷) منتشر شده است. در تصحیح اخیر به تفصیل درباره سراینده این رساله و اقوال مختلف در باب آن بحث شده است.
سروده بسیار مختصری هم در اوزان دوبیتی منسوب به رشیدالدین وطواط در دست است که صحت انتساب آن روشن نیست. برای متن این رساله رک: ایمانی، ۱۳۹۰: ۲۷۷-۲۷۸.
سروده بسیار مختصری هم در اوزان دوبیتی منسوب به رشیدالدین وطواط در دست است که صحت انتساب آن روشن نیست. برای متن این رساله رک: ایمانی، ۱۳۹۰: ۲۷۷-۲۷۸.
دیگر کتاب الابداع فی العروض نوشته قاضی جمالالدین ابوسعد علی بن مسعود بن محمود ابن فرخان (قرن ۶) از ادبای شیعه اهل کاشان5
برای شرح حال، آثار و اشعار او رک: خلّوف، ۲۰۱۰: ۱۱-۲۶؛ خامهیار، ۱۳۹۵: ۳۱۶-۳۲۲.
چند کتاب از ابن فرخان میشناسیم که موضوع همه آنها ادب و علوم مرتبط با آن است: المستوفی فی النحو (منتشرشده به تصحیح محمد بدوی المختون، قاهره، دارالثقافة العربیة، ۱۴۰۷ق)؛ کتاب الوافی فی القافیة (منتشرشده به تصحیح عمر خلّوف، ابوظبی، هیئة ابوظبی للثقافة و التراث دارالکتب الوطنیة، ۲۰۱۰م)؛ الشامل فی علم البلاغة (ابن فرخان، الابداع فی العروض، گ ۶۸پ؛ منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
چاپ بسیار مغلوطی از کتاب الابداع به تحقیق عبدالرؤف بابکر السید انجام شده است که غیرقابل اعتماد است (به عنوان جلد دوم مجموعه العروض المقارن العربی و الفارسی، مصر، دار افاتار، ۲۰۱۸م). برای نقدی بر این چاپ و اشکالات متعدد آن رک: خلوف، ۱۴۴۲ق. همو به تازگی تصحیح جدیدی از این کتاب به دست داده است (استانبول، دار اللباب، ۲۰۲۳م).
چند کتاب از ابن فرخان میشناسیم که موضوع همه آنها ادب و علوم مرتبط با آن است: المستوفی فی النحو (منتشرشده به تصحیح محمد بدوی المختون، قاهره، دارالثقافة العربیة، ۱۴۰۷ق)؛ کتاب الوافی فی القافیة (منتشرشده به تصحیح عمر خلّوف، ابوظبی، هیئة ابوظبی للثقافة و التراث دارالکتب الوطنیة، ۲۰۱۰م)؛ الشامل فی علم البلاغة (ابن فرخان، الابداع فی العروض، گ ۶۸پ؛ منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
چاپ بسیار مغلوطی از کتاب الابداع به تحقیق عبدالرؤف بابکر السید انجام شده است که غیرقابل اعتماد است (به عنوان جلد دوم مجموعه العروض المقارن العربی و الفارسی، مصر، دار افاتار، ۲۰۱۸م). برای نقدی بر این چاپ و اشکالات متعدد آن رک: خلوف، ۱۴۴۲ق. همو به تازگی تصحیح جدیدی از این کتاب به دست داده است (استانبول، دار اللباب، ۲۰۲۳م).
بررسی همزمان عروض فارسی و عربی در یک کتاب، یادآور تألیف نخست شمس قیس رازی در عروض است. او نیز به همین صورت عروض فارسی و عربی را در یک کتاب به زبان عربی جمع کرده بود؛ اما به توصیه بعضی از اهل هنر و شاعران آنها را جدا کرد و مباحث مربوط به عروض و قافیه فارسی را در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم گرد آورد (رازی، بیتا: ۲۳-۲۴).
در کتابهایی چون معیار الاشعار و عراضة العروضیین تألیف جمالالدین ابوالفضل محمد قَرْشی (بین ۷۰۲ تا ۷۳۹ق) هم برای هر بحر یک شاهد به عربی و فارسی آورده شده است.
نوقارزی بیهقی (زنده در ۷۴۰ق) نیز در پایان رساله مختصر خود در عروض آرزو کرده است که اگر عمر وفا کند، میخواهد کتاب مفصلی در فن عروض بنویسد که شامل عروض هر دو زبان عربی و فارسی باشد (نوقارزی، ۹۵).
یک نمونه دیگر مربوط به حاجی امینالدین بله تبریزی (۷۲۰ق) است که عروض فارسی و عربی را به صورت توأمان در یک کتاب بررسی کرده است (کتابخانه توپقاپوسرای، ش A. 132). البته او بعداً بخشهای مربوط به عروض و قافیه فارسی نوشته خود را به صورت جداگانه هم تدوین کرد که نسخهای از آن در سفینه تبریز (برگهای ۸۶ر – ۸۷پ) موجود است.
نمونه دیگر رساله ناشناختهای در عروض عربی است که به استطراد مسائل عروض فارسی هم در آن ذکر شده است. یک نسخه از این رساله در دست است که در سالهای آغازین قرن هشتم کتابت شده است (کتابخانه فاتح استانبول، ش ۳۱۷۰، گ ۲۲۴پ – ۲۲۸پ).
بررسی عروض عربی و فارسی به صورت یکجا نشانه این تصور غالب است که اصول و ضوابط وزن شعر فارسی از عروض عربی گرفته شده است.
در کتابهایی چون معیار الاشعار و عراضة العروضیین تألیف جمالالدین ابوالفضل محمد قَرْشی (بین ۷۰۲ تا ۷۳۹ق) هم برای هر بحر یک شاهد به عربی و فارسی آورده شده است.
نوقارزی بیهقی (زنده در ۷۴۰ق) نیز در پایان رساله مختصر خود در عروض آرزو کرده است که اگر عمر وفا کند، میخواهد کتاب مفصلی در فن عروض بنویسد که شامل عروض هر دو زبان عربی و فارسی باشد (نوقارزی، ۹۵).
یک نمونه دیگر مربوط به حاجی امینالدین بله تبریزی (۷۲۰ق) است که عروض فارسی و عربی را به صورت توأمان در یک کتاب بررسی کرده است (کتابخانه توپقاپوسرای، ش A. 132). البته او بعداً بخشهای مربوط به عروض و قافیه فارسی نوشته خود را به صورت جداگانه هم تدوین کرد که نسخهای از آن در سفینه تبریز (برگهای ۸۶ر – ۸۷پ) موجود است.
نمونه دیگر رساله ناشناختهای در عروض عربی است که به استطراد مسائل عروض فارسی هم در آن ذکر شده است. یک نسخه از این رساله در دست است که در سالهای آغازین قرن هشتم کتابت شده است (کتابخانه فاتح استانبول، ش ۳۱۷۰، گ ۲۲۴پ – ۲۲۸پ).
بررسی عروض عربی و فارسی به صورت یکجا نشانه این تصور غالب است که اصول و ضوابط وزن شعر فارسی از عروض عربی گرفته شده است.
عناوین ابواب این مقاله چنین است: الباب الاول: فی خصائص الاوزان الفارسیة؛ الباب الثانی: فی ذکر البحور الفارسیة العتیقة و بیان النسب التی یقع بین الافاعیل لذوات الاجزاء الکثیرة من ادوارها (شامل ۲۶ بحر)؛ الباب الثالث: فی احصاء انواع الاوزان التی تقع فی هذه البحور الفارسیة العتیقة و ذکر احکامها واحداً واحداً؛ الباب الرابع: فی اختلاف الفرس فی البحور الفارسیة و ذکر ما بقی منها بالمقبول من انواعه؛ الباب الخامس: فی بیان بعض ما یتعلق من الاحکام العروضیة بما سوی الفارسی الدری من اشعار الفرس.
باب پنجم از این حیث حائز اهمیت است که ابن فرخان در آن فهلویات متعددی از جمله به لهجههای جیلی (لاسَکَوی)، اصفهانی، رازی و کاشانی نقل کرده است (گ ۶۲پ – ۶۴ر).
باب پنجم از این حیث حائز اهمیت است که ابن فرخان در آن فهلویات متعددی از جمله به لهجههای جیلی (لاسَکَوی)، اصفهانی، رازی و کاشانی نقل کرده است (گ ۶۲پ – ۶۴ر).
از سوی دیگر باید در نظر داشت هر دو رساله منهاج العروض و رساله سیفی برای مبتدیان نوشته شدهاند. حتی الکافیة هم به هدف آموزش عروض به فردی ناآشنا نوشته شده است. بنابراین همه آنها متون آموزشی «خالی از تعلیل و فروع» هستند (نجاتی، ۱۳۹۱: ۱۷۹). اما برخلاف آنها الابداع به صورت استدلالی و مفصلتر نوشته شده و مخاطبش طبقهای فراتر از نوآموزان است.
هر سه نویسنده، یعنی سیفی و انوری و ابن فرخان در قرن ششم میزیستند و احتمالاً در نیمه دوم این قرن درگذشتند. اما چون زمان دقیق زندگی و مرگ آنها مشخص نیست، داوری درباره تقدیم و تأخیر زمان تألیف کتابهای آنها بر اساس اطلاعات موجود ممکن نیست.8
برای زمان زندگی سیفی رک: بعد از این. تاریخ وفات انوری مشخص نیست و برای آن اقوال مختلفی با تفاوت زیادی بین سالهای ۵۴۰ تا ۵۹۷ق گفته شده است. برای بررسی روایتهای مختلف آن رک: مدرس رضوی، ۱۳۷۲: ۸۸-۹۲. اما قدر مسلم آن است که او در ربع اول قرن ششم متولد شده است و در ربع آخر آن قرن درگذشته است (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۲: ۲۹).
درباره ابن فرخان هم میدانیم که در سال ۵۴۹ق جوان بود (عمادالدین الاصفهانی، ۱۳۷۸: ۳/ ۷۸) و به دلیل تقدیم کتاب الوافی فی القافیة به خوارزمشاه محمود بن اتسز (حک. ۵۶۸-۵۸۹ق) دستکم تا آغاز حکومت او زنده بود. از شرح حالی که منتجبالدین رازی (۵۰۴- زنده در ۶۰۰ق) درباره او آورده، اطلاع دقیقتری درباره زمان زندگی او به دست نمیآید (منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
درباره ابن فرخان هم میدانیم که در سال ۵۴۹ق جوان بود (عمادالدین الاصفهانی، ۱۳۷۸: ۳/ ۷۸) و به دلیل تقدیم کتاب الوافی فی القافیة به خوارزمشاه محمود بن اتسز (حک. ۵۶۸-۵۸۹ق) دستکم تا آغاز حکومت او زنده بود. از شرح حالی که منتجبالدین رازی (۵۰۴- زنده در ۶۰۰ق) درباره او آورده، اطلاع دقیقتری درباره زمان زندگی او به دست نمیآید (منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
۲. یوسف عروضی بنیانگذار عروض فارسی است و پیشتر جز چند نقل قول پراکنده اطلاعی از روش عروضی او در دست نبود. شیوه عروضنویسی او با نوشتن و شیوع کتابهایی چون المعجم فی معاییر اشعار العجم و معیار الاشعار به مرور و آهسته آهسته منسوخ شد؛ تا جایی که در کتب بعدی کمتر نشانی از آنها باقی مانده است. اما این رسالهها گزارش قابل اعتنایی از شیوه عروضی او به دست میدهد. همچنین این رسالهها کمک شایانی به روشنشدن نحوه انتقال و تأثیرگذاری شیوه عروضی یوسف عروضی در سدههای بعد میکند.
کتاب یوسف عروضی پایه و اساس کتاب سیفی نیشابوری است و کتاب سیفی نیشابوری بنای کتاب انوری را تشکیل میدهد. در پایان قرن هفتم و نیمه نخست قرن هشتم هم دو کتاب الکافیة و کتاب در «علم عروض و قوافی و بیان» با توجه به کتاب انوری نوشته شدند. به این ترتیب با زنجیرهای از رسالههای عروضی مواجهیم که بر اساس یکدیگر و البته با افزایش و کاستیهایی نوشته شدهاند. مجموعه این کتابها بخشی از سیر انتقال نخستین شیوه عروضنویسی فارسی، یعنی شیوه یوسف عروضی، را تا نیمه قرن هشتم هجری نشان میدهد. بر این اساس تا بیش از یک قرن بعد از تألیف المعجم و معیار الاشعار هنوز هم در گوشه و کنار این شیوه اعتبار خود را حفظ کرده و مورد رجوع بود. و چه بسا که با جستجوی بیشتر در رسالههای عروضی باقیمانده فارسی، آثار دیگری نیز که بر این شیوه نوشته شده باشند، به دست بیاید.
۳. در دستداشتن یک رساله منثور از یک شاعر بلندآوازه فارسی از قرن ششم هجری که پیشتر هیچ یک از آثار منثور او به دست نیامده بود. و البته باید در نظر داشت که به صورت کلی از شاعران شهیر فارسی قبل از حمله مغول کمتر متنی به نثر باقیمانده است و این رساله یکی از آن موارد نادر است.
- ابیات پایانی قصیده انوری در مدح ضیاءالدین مودود بن احمد عصمی از امرا و صدور دولت سنجر سلجوقی (انوری، ۱۳۷۲: ۱/ ۳۸).
- در منابع شرح حال قطّان مروزی به زبان این رساله اشاره نشده است (برای گزارش آنها رک: صفری آق قلعه، ۱۳۹۰: ۱۵، ۲۱، ۲۲، ۲۶-۲۷). ولی چون شمس قیس رازی شجره اوزان رباعی را از او نقل کرده، احتمال فارسیبودن کتاب بیشتر است. ذبیحالله صفا نیز به استناد سخن صاحب المعجم زبان کتاب قطّان را فارسی دانسته است (صفا، ۱۳۶۹: ۲/ ۹۶۶).
- سعد الهی هروی ضمن ذکر اوزان رباعی مطلبی را از رشیدالدین وطواط نقل کرده است که نشان میدهد او تألیفی در عروض داشته است. اهمیت دیگر این نقل قول در آن است که متضمن مطالبی درباره ابداعات بهرامی سرخسی در عروض است:
افضل شعرای عصر خود رشیدالدین وطواط آورده است که از علتها آنچه درین بیست و چهار وزن افتد مفرده شش است: سه از مستخرجات خلیل بن احمد و سه از مستخرجات بهرامی؛ و علل مرکبه پنج است: یکی از مستخرجات خلیل بن احمد و دو از مستخرجات بهرامی و دو مرکب از علت خلیلی و علت بهرامی؛ اما سه علت مفرده که از مستخرجات خلیل است خرم است و قبض و کف. و آن سه علت مفرده که از مستخرجات بهرامی است تخنیق است و جبّ و زلل. و آن یک علت مرکب که از مستخرجات خلیل است و دو علل مرکبه که از آنِ بهرامی است زلل مع التخنیق و جبّ مع التخنیق. و دو علت که از علت خلیلی و علت بهرامی: قبض مع التخنیق و کف مع التخنیق و او اوزان بیست چهار گانه را در شش طبقه آورده است. هر طبقه چهار وزن: سه طبقه از اخرب و سه از اخرم و بنده بر هر وزنی مصرعی از رباعیات نوشته هم بر آن (الهی هروی، ۲۵پ – ۲۶ر).
درباره رساله کوتاه منظومی که در عروض فارسی و عربی به وطواط نسبت داده شده است رک: بعد از این. - این رساله سه بار با تصحیح عباس اقبال («یک رساله در عروض»، یادگار، س ۱، ش ۱۰، خرداد ۱۳۲۴، ص ۶۷-۷۱) و مجتبی مینوی («رسالهای در باب اوزان شعر عربی و فارسی»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، س ۹، ش ۳، فروردین ۱۳۴۱، ص ۲۳-۳۴ و توضیحات پرویز ناتل خانلری درباره تصحیح مینوی «یادداشتی درباره رساله عروض منسوب به ادیب صابر یا رشید وطواط»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، س ۱۰، ش ۱، مهر ۱۳۴۱، ص ۱۲-۱۴) و بهروز ایمانی («عروض منظوم تاجالدین علی بن صابر ترمذی (سده ۶ق)»، میراث شهاب، بهار و تابستان ۱۳۹۰، ش ۶۳-۶۴، ص ۲۷۰-۲۹۷) منتشر شده است. در تصحیح اخیر به تفصیل درباره سراینده این رساله و اقوال مختلف در باب آن بحث شده است.
سروده بسیار مختصری هم در اوزان دوبیتی منسوب به رشیدالدین وطواط در دست است که صحت انتساب آن روشن نیست. برای متن این رساله رک: ایمانی، ۱۳۹۰: ۲۷۷-۲۷۸. - برای شرح حال، آثار و اشعار او رک: خلّوف، ۲۰۱۰: ۱۱-۲۶؛ خامهیار، ۱۳۹۵: ۳۱۶-۳۲۲.
چند کتاب از ابن فرخان میشناسیم که موضوع همه آنها ادب و علوم مرتبط با آن است: المستوفی فی النحو (منتشرشده به تصحیح محمد بدوی المختون، قاهره، دارالثقافة العربیة، ۱۴۰۷ق)؛ کتاب الوافی فی القافیة (منتشرشده به تصحیح عمر خلّوف، ابوظبی، هیئة ابوظبی للثقافة و التراث دارالکتب الوطنیة، ۲۰۱۰م)؛ الشامل فی علم البلاغة (ابن فرخان، الابداع فی العروض، گ ۶۸پ؛ منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
چاپ بسیار مغلوطی از کتاب الابداع به تحقیق عبدالرؤف بابکر السید انجام شده است که غیرقابل اعتماد است (به عنوان جلد دوم مجموعه العروض المقارن العربی و الفارسی، مصر، دار افاتار، ۲۰۱۸م). برای نقدی بر این چاپ و اشکالات متعدد آن رک: خلوف، ۱۴۴۲ق. همو به تازگی تصحیح جدیدی از این کتاب به دست داده است (استانبول، دار اللباب، ۲۰۲۳م). - بررسی همزمان عروض فارسی و عربی در یک کتاب، یادآور تألیف نخست شمس قیس رازی در عروض است. او نیز به همین صورت عروض فارسی و عربی را در یک کتاب به زبان عربی جمع کرده بود؛ اما به توصیه بعضی از اهل هنر و شاعران آنها را جدا کرد و مباحث مربوط به عروض و قافیه فارسی را در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم گرد آورد (رازی، بیتا: ۲۳-۲۴).
در کتابهایی چون معیار الاشعار و عراضة العروضیین تألیف جمالالدین ابوالفضل محمد قَرْشی (بین ۷۰۲ تا ۷۳۹ق) هم برای هر بحر یک شاهد به عربی و فارسی آورده شده است.
نوقارزی بیهقی (زنده در ۷۴۰ق) نیز در پایان رساله مختصر خود در عروض آرزو کرده است که اگر عمر وفا کند، میخواهد کتاب مفصلی در فن عروض بنویسد که شامل عروض هر دو زبان عربی و فارسی باشد (نوقارزی، ۹۵).
یک نمونه دیگر مربوط به حاجی امینالدین بله تبریزی (۷۲۰ق) است که عروض فارسی و عربی را به صورت توأمان در یک کتاب بررسی کرده است (کتابخانه توپقاپوسرای، ش A. 132). البته او بعداً بخشهای مربوط به عروض و قافیه فارسی نوشته خود را به صورت جداگانه هم تدوین کرد که نسخهای از آن در سفینه تبریز (برگهای ۸۶ر – ۸۷پ) موجود است.
نمونه دیگر رساله ناشناختهای در عروض عربی است که به استطراد مسائل عروض فارسی هم در آن ذکر شده است. یک نسخه از این رساله در دست است که در سالهای آغازین قرن هشتم کتابت شده است (کتابخانه فاتح استانبول، ش ۳۱۷۰، گ ۲۲۴پ – ۲۲۸پ).
بررسی عروض عربی و فارسی به صورت یکجا نشانه این تصور غالب است که اصول و ضوابط وزن شعر فارسی از عروض عربی گرفته شده است. - عناوین ابواب این مقاله چنین است: الباب الاول: فی خصائص الاوزان الفارسیة؛ الباب الثانی: فی ذکر البحور الفارسیة العتیقة و بیان النسب التی یقع بین الافاعیل لذوات الاجزاء الکثیرة من ادوارها (شامل ۲۶ بحر)؛ الباب الثالث: فی احصاء انواع الاوزان التی تقع فی هذه البحور الفارسیة العتیقة و ذکر احکامها واحداً واحداً؛ الباب الرابع: فی اختلاف الفرس فی البحور الفارسیة و ذکر ما بقی منها بالمقبول من انواعه؛ الباب الخامس: فی بیان بعض ما یتعلق من الاحکام العروضیة بما سوی الفارسی الدری من اشعار الفرس.
باب پنجم از این حیث حائز اهمیت است که ابن فرخان در آن فهلویات متعددی از جمله به لهجههای جیلی (لاسَکَوی)، اصفهانی، رازی و کاشانی نقل کرده است (گ ۶۲پ – ۶۴ر). - برای زمان زندگی سیفی رک: بعد از این. تاریخ وفات انوری مشخص نیست و برای آن اقوال مختلفی با تفاوت زیادی بین سالهای ۵۴۰ تا ۵۹۷ق گفته شده است. برای بررسی روایتهای مختلف آن رک: مدرس رضوی، ۱۳۷۲: ۸۸-۹۲. اما قدر مسلم آن است که او در ربع اول قرن ششم متولد شده است و در ربع آخر آن قرن درگذشته است (شفیعی کدکنی، ۱۳۷۲: ۲۹).
درباره ابن فرخان هم میدانیم که در سال ۵۴۹ق جوان بود (عمادالدین الاصفهانی، ۱۳۷۸: ۳/ ۷۸) و به دلیل تقدیم کتاب الوافی فی القافیة به خوارزمشاه محمود بن اتسز (حک. ۵۶۸-۵۸۹ق) دستکم تا آغاز حکومت او زنده بود. از شرح حالی که منتجبالدین رازی (۵۰۴- زنده در ۶۰۰ق) درباره او آورده، اطلاع دقیقتری درباره زمان زندگی او به دست نمیآید (منتجبالدین رازی، ۱۴۰۴: ۹۰-۹۱).
دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۸:۵۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .